اومدم برای پیگیری کار اداری به لطف پروردگار همیشه انسان هایی از جنس نور برای گشایش کار تو مسیرم قرار می گیرند. به دلایل زیادی این روزها پر از خشم و خستگی ام . بهو بغضم ترکید . اشک مثل قطره های بارون رو گونه ام سر می خوره از یکی،از کارمندان خانم دستمال گاغذی می گیرم و خودم رو می رسونم به روشویی کمی اب به صورتم می،زنم به خودم میگم لطفا .الان وقتش،نیست. تو ماشین یه دل سیر گریه کن منبع
درباره این سایت